مسافر
با تو هستم ای مسافر، ای به جاده تن سپرده
ای که دلتنگی غربت ، من و از یاد توبرده
هنوزم هوای خونه ، عطر دیدار تو داره
گل به گل، گوشه به گوشه ، تورو یاد من میاره
با تو من چه کرده بودم ، که چنین مرا شکستی؟
بی وداع و بی تفاوت، سرد و بی صدا شکستی
به گذشته بر میگردم، به سراغ خاطراتم
تازه میشود دوباره ، از تو داغ خاطراتم
به تومیرسم همیشه، در نهایت رسیدن
هر کجا باشی و باشم ، به تو برمیگردم از من
این تویی همیشه من ، توِِی آیینه تقدیر
با همه شکستم از تو، نیستم از دست تو دلگیر

+ نوشته شده در پنجشنبه یکم اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 12:4 توسط جواد
|