آتش دل
آخر آتش زد دل دیوانه را سوخت بی پروا پر پروانه را
عشق من از من گذشتی خوش گذر بعد از این حتی تو اسمم را نبر
خاطراتم رابیرون کن تو زسر دیشب از کف رفت فردا را نگر
اخراین یک بار از من بشنو پند برمن وروزگارم دل مبند
عاشقی را دیر فهمیدی چه سود عشق دیرین گذشته تار و پود
گرچه اب باز رفته باز اید به رود ماهی بیچاره اما مرده بود
بعد از این هم اشیانت هر کس است باش با او یاد تو مارا بس است

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و چهارم اسفند ۱۳۸۹ ساعت 11:4 توسط جواد
|